فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد.
شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی
بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه
توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می
کنی؟
پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: چرا انسان را سجده نکردی تا از
درگاه خدا رانده شدی؟
شیطان پاسخ داد: زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به
وجود می آید.
هشدار، که چون وسوسه ی عقل کنی گوش
آدم صف از روضه ی رضوان به در آیی